کسبوکارهایی مانند کوکاکولا، مکدونالد، اپل و حتی نمونههای ایرانی مانند دیجی کالا و کاله، تنها برای ارائه خدمات یا محصولات باکیفیت در ذهن مخاطبین و مشتریان ماندگار نشدهاند. بلکه این کسبوکارها با ساخت یک هویت تاثیرگذار توانستهاند اعتماد و وفاداری را در میان مشتریان خود ایجاد کنند. اما هویت برند (Brand Identity) چیست؟ بهطور خلاصه به معرفی کامل و بینقص یک کسبوکار به مشتریان گفته میشود. به زبان سادهتر این مفهوم، تمام عناصر کلیدی کسبوکار شما را برای مشتریان تعریف میکند. مهمترین عناصر هویت برند موارد زیر هستند:
- لوگو
- پیام
- لحن کسبوکار
- پالت رنگی کسبوکار
- فونت
هویت برند (Brand Identity) چیست و چرا مهم است؟
برای تعریف مفهوم هویت کسبوکار، بهتر است در ابتدا به سراغ تاریخچه هویت برند برویم. در حوالی دهه 80 و 90 میلادی بود که آقای دیوید آکر این مفهوم را معرفی کرد. دیوید آکر یک فرمول جالب برای تعریف یک کسبوکار خلق کرد. او میگفت که جمع عنصر (عناصر) تحت نام x و محصول، یک کسبوکار را تشکیل میدهند. این عنصر x بعد از گذشت به Brand Identity تبدیل شد. البته در دهه 90، این مفهوم صرفا شامل مواردی مانند لوگو، بستهبندی یا رنگ سازمانی یک کسبوکار بودند. اما در دنیای امروز این مفهوم تعریف کاملا متفاوتی دارد و بسیار گستردهتر شده است.
حال باید گفت که برای تعریف این مفهوم، شما به حوزههای مختلفی توجه داشته باشید. لحن و ارزشهای کسبوکار، مخاطبین هدف و رقبای شما از مهمترین پارامترهایی هستند که در خلق این مفهوم باید به آنها توجه شود. در ادامه این پارامترها و اهمیت آنها را بررسی میکنیم.
ارزشهای کسبوکار شما
هر کسبوکار دارای ارزشهای مخصوص به خود است و قصد دارد تا محصولات و خدمات اختصاصی را به مشتریان خود ارائه دهد. به همین خاطر یکی از پارامترهای مهم در خلق هویت کسبوکار، ارزشهای کسبوکارتان است. شما قصد دارید تا چه احساساتی را در مشتریانتان تحریک کنید؟ به کدام نیازهای آنها پاسخ دهید و مشتریان کسبوکار شما را با چه چیزی بشناسند؟ پاسخ به این سوالات، به شما کمک خواهد کرد تا ارزشهای کسبوکارتان را مشخص کنید و در نتیجه از آنها در خلق هویت کسبوکار خود استفاده کنید.
مخاطبین هدف
هویت کسبوکار تنها چیزی که میخواهید در مورد کسبوکار خود به مشتریانتان بگویید نیست، بلکه مخاطبین هدف شما نیز در این زمینه اهمیت زیادی دارند. برای درک بهتر، به سراغ یک مثال ساده برویم. تصور کنید که دو کسبوکار در حوزه رستورانداری در حال فعالیت هستند. یکی از این رستورانها خدمات بیرونبر ارائه میدهد و رستوران دیگر محیطی زیبا و آرامشبخش در یک منطقه لوکس دارد. قطعا مخطابین هدف این دو کسبوکار با یکدیگر متفاوت هستند. مشتریان رستوران اول تنها به دنبال یک غذای سریع و آماده باکیفیت هستند. اما رستوران دوم مشتریانی خاصپسند دارد که به دنبال غذا خوردن در یک محیط آرام و لوکس هستند.
در مثال عنوانشده، هر دو رستوران باید بسته به مخاطبین هدف خود، هویت کسبوکارشان را تعریف کنند. مخاطبین هدف در نگاه اول به عناصر هویتی و بصری کسبوکار شما، متوجه ماهیت فعالیت شما شوند. یک مثال بسیار برجسته دیگر در این زمینه، کمپانی ردبول است. شما با مشاهده لوگو، تبلیغات و … این کمپانی، سریعا حس انرژی و جوانی را دریافت خواهید کرد. دقیقا همان چیزی که ردبول قصد ارائه آن را دارد.
رقبای کسبوکار شما
دنیای امروز کسبوکارها به یک اقیانوس کمعمق اما بسیار گسترده تبدیل شده است. دهها و شاید صدها کسبوکار در یک حوزه مشابه فعالیت میکنند و این امر، کار را برای فعالیت کسبوکارهای تازهکار بسیار سختتر از گذشته کرده است. به همین خاطر ایجاد تمایز با کسبوکارهای رقیب در ساخت هویت کسبوکار اهمیت بسیار زیادی دارد. شما باید فعالیت رقبای خود در این زمینه را بررسی کرده و تلاش کنید تا این مفهوم را بهصورت اختصاصی برای خود طراحی کنید. برای مثال لوگو کسبوکار شما نباید بههیچعنوان با رقبایتان شباهت داشته باشد. البته الگو گرفتن از رقبای موفق قطعا میتواند مسیر خلق هویت کسبوکارتان را روشنتر کند و شما بتوانید سریعتر این مسیر پیچیده را طی کنید.
تفاوت هویت برند و تصویر برند
بسیاری از افراد تصور میکنند که هویت و تصویر یک کسبوکار با یکدیگر برابر هستند. اما این تصور کاملا غلط است. چرا که این دو مفهوم تفاوت قابل توجهی با یکدیگر دارند. بهطور کلی هویت یک کسبوکار همان چیزی است که شما قصد دارید تا از کسبوکارتان به مخاطبین ارائه دهید. برای مثال فرض کنید که در حوزه فروش محصولات آرایشی فعال هستید و میخواهید بهعنوان معتبرترین و بزرگترین فروشگاه در این حوزه فعالیت کنید. معتبرترین و بزرگترین فروشگاه در حوزه فروش لوازم آرایشی، هویتی است که شما قصد معرفی آن به مخاطبینتان را دارید.
حال باید گفت که تصویر برند، آن چیزی است که مخاطبین، مشتریان و به طور کلی افراد جامعه در مورد کسبوکارتان به آن اعتقاد دارند. در مثال قبلی، شما قصد دارید کسبوکارتان را معتبرترین و بزرگترین فروشگاه لوازم آرایشی معرفی کنید، اما مشتریان فروشگاه دیگری را بهعنوان معتبرترین و بزرگترین میشناسند. در نتیجه تصویر و هویت کسبوکار شما با یکدیگر تفاوت دارد. یکی از مثالهای موفق در این زمینه، کمپانی مرسدس بنز است. این کمپانی خود را بهعنوان شرکتی معرفی میکند که محصولات آن لوکس هستند و مشتریان خاصی دارند. مخاطبین نیز مرسدس بنز را بهعنوان یک کمپانی تولیدکننده خودروهای لوکس میدانند.
هویت بصری برند و تصویر برند: دو روی یک سکه
هویت بصری برند به تمام عناصری اطلاق میشود که یک برند را از نظر ظاهری تعریف میکنند. این عناصر شامل لوگو، پالت رنگی، تایپوگرافی، تصاویر و هر عنصر بصری دیگری است که به طور مداوم استفاده میشود. هویت بصری باید منسجم و قابل تشخیص باشد تا به ایجاد تصویری قوی و ماندگار در ذهن مخاطب کمک کند. همان طور که اشاره شد، تصویر برند برداشتی است که مخاطبان از یک برند دارند. ولی آیا این دو عنصر تفاوتی هم دارند؟ در پاسخ باید گفت که هویت بصری و تصویر برند دو مفهوم مرتبط و در هم تنیده هستند. به طوری که روی هم تاثیر مستقیم دارند. هویت بصری برند به عنوان پایه و اساس، به شکلگیری تصویر کمک میکند؛ از سوی دیگر، تصویر، بر نحوه تفسیر و درک مخاطب از هویت بصری برند تاثیرگذار است. در کل، هویت بصری، چهرهای به کسبوکارتان میدهد که تصویر برند، داستان آن را روایت میکند.
در جدول زیر، هویت و تصویر را از جنبههای مختلف مقایسه کردیم
عنصر | هویت بصری برند | تصویر برند |
---|---|---|
تعریف | تمام عناصری که یک برند را از نظر ظاهری تعریف میکنند | برداشتی است که مخاطبان از یک برند دارند |
اجزا | لوگو، پالت رنگی، تایپوگرافی، تصاویر و … | تجربیات شخصی، نظرات دیگران، پیامهای برند و … |
هدف | ایجاد تصویری قوی و ماندگار از برند | ایجاد اعتماد و وفاداری مشتریان |
رابطه | هویت بصری پایه و اساس تصویر برند را تشکیل میدهد | تصویر برند میتواند بر نحوه تفسیر هویت بصری برند تأثیر بگذارد |
مثال | لوگوی نایک و پالت رنگی قرمز و سفید آن | تصویر نایک به عنوان یک برند ورزشی، خلاق و پیشرو |
تفاوت هویت و شخصیت برند
بسیاری از افراد، هویت و شخصیت یک کسبوکار را با یکدیگر اشتباه میگیرند. اما باید گفت که شخصیت، بهمعنای ویژگیهای انسانی یک کسبوکار است که احساسات و اهداف انسانی آن را مشخص میکنند و گستردگی زیادی دارند. برای مثال اگر با رستوران خاورخانم در شمال ایران آشنایی داشته باشید، حتما میدانید که بسیاری از مشتریان این رستوران را به دلیل حس همزادپنداری با مادربزرگ خود انتخاب میکنند. خاورخانم بهعنوان صاحب این رستوران توانسته است شخصیتی منحصربهفرد به کسبوکار خود بدهد که در برخی بازارها اهمیت بسیار زیادی دارد. بهخصوص در بازار کشور ایران که احساسات نقش پررنگی در تصمیمگیری مشتریان دارند.
چرا داشتن هویت کسبوکار اهمیت بسیار زیادی دارد؟
به سراغ هر کسبوکار بزرگی که بروید، سریعا متوجه خواهید شد که بودجه و زمان زیادی را روی خلق یک Brand Identity تاثیرگذار متمرکز کرده است. اما چرا کسبوکارهای بزرگ مانند کوکاکولا، اپل، ردبول و حتی شرکتهای ایرانی مانند کاله و دیجی کالا توجه ویژهای به این مفهوم دارند؟ در پاسخ به این سوال باید بگوییم که خلق این مفهوم بهصورت اختصاصی، مزایای زیادی برای کسبوکار شما دارد که در ادامه آنها را بررسی میکنیم.
مخاطبین کسبوکار شما را فراموش نمیکنند
امروزه بیشتر از هر زمان دیگری، مخاطبین با کسبوکارهای مختلف در محیطهای فیزیکی و غیر آنلاین و آنلاین روبهرو میشوند. در نتیجه کسبوکارها باید تلاش زیادی داشته باشند تا در ذهن میلیونها مخاطب ماندگار شوند. از طرف دیگر ماندگاری در ذهن مخاطبین بسیار دشوار است. خلق هویت کسبوکار به شما کمک میکند تا در ذهن مخاطبین به شکلی تاثیرگذار ماندگار شوید. برای درک بیشتر اهمیت این مفهوم، باید بگوییم که طی یک پژوهش، مشتریان اعلام کردند که کسبوکارهایی که در شبکههای اجتماعی محتوای تاثیرگذار و باکیفیت تولید میکنند، در نظر آنها بهترین هستند. همچنین این کسبوکارها شخصیتی متمایز از رقبای خود دارند.
درواقع شما با خلق این مفهوم به شکل تاثیرگذار، یک تاثیر بسیار ماندگار روی ذهن مخاطبین هدف خود میگذارید. آنها بهمحض مشاهده کسبوکار شما با خود میگویند: من این شرکت را میشناسم! حال ممکن است این شناسایی با مشاهده لوگو یا تبلیغ شما انجام شود. البته باید اشاره کرد که این مفهوم بهصورت مستقیم نمیتواند باعث افزایش نرخ آگاهی از کسبوکار شود. بلکه با اثرگذاری روی عناصر بصری، نرخ آگاهسازی مشتریان را افزایش میدهد.
توجه مشتریان را جلب میکنید
تصور کنید که برای خرید یک کنسرو تن ماهی وارد سوپرمارکت میشوید. از میان دهها کنسرو شبیه به هم، محصولات یک شرکت خاص توجه شما را جلب میکنند. بستهبندی این محصولات رنگ و شکل متفاوتی دارند و به همین خاطر شما در همان لحظه تصمیم میگیرید که محصولات این شرکت را امتحان کنید. چرا که مشتریان در دنیای امروز علاقه دارند تا محصولات خاص را خریداری کنند. اینجاست که اهمیت هویت کسبوکار بیشتر از گذشته مشخص میشود. درواقع هویت محصول به شما کمک خواهد کرد تا با رقبایتان تمایز ایجاد کنید.
یکی از بهترین مثالها در این زمینه، کنسروهای تن ماهی شرکت تاپسی در ایران است. این شرکت با عرضه کنسروهای شفاف، توانست در همان ابتدای عرضه محصولات خود توجه بسیاری از مشتریان بازار ایران را جلب کند. آن هم در حوزهای که خلاقیت و تنوع عموما کمتر دیده میشود. در حال حاضر شما با شنیدن نام تاپسی، به یاد کنسروهای شفاف و باکیفیت میافتید که قیمت بالایی دارند، اما شما به خرید آنها علاقه دارید.
بهبود استراتژی بازاریابی
همانطور که اشاره شد، هویت کسبوکار را میتوان ستون اصلی و یا فونداسیون بسیاری از استراتژیهای بازاریابی دانست. شما با خلق این مفهوم، میتوانید بستهبندی کالا، وبسایت، رنگ تجاری و دیگر عناصر بصری و غیر بصری کسبوکار خود را با هدف اثرگذاری مستقیم و موثر روی مخاطبین هدف انتخاب کنید.
انواع هویت برند (Brand Identity) کسبوکارهای مطرح
همانطور که اشاره شد، کسبوکارهای ایرانی و خارجی زیادی هستند که با خلق هویت، توانستهاند از رقبای خود فاصله بگیرند و فروش و رشد عجیبی را تجربه کنند. مثالهای زیادی در این زمینه وجود دارد که بررسی مسیر آنها میتواند یک الگوی خوب برای کسبوکارهای تازهکار باشد. اما قبل از معرفی این کسبوکارها، بهتر است به سراغ مرور یک آزمایش جالب برویم.
در دهههای 90 و 80 میلادی، آزمایشی تحت عنوان تست کور در حوزه مواد غذایی انجام میشد. طی این آزمایش، یک محصول چند کمپانی در اختیار شرکتکننده قرار میگرفت و او با چشمان بسته یا بدون مشاهده علائم تجاری محصول، باید مشخص میکرد که کدام محصول طعم یا کیفیت بهتری دارد. در یکی از این آزمایشها که به چالش پپسی معروف است، این شرکت دو لیوان نوشابه از کمپانیهای پپسی و کوکاکولا را در اختیار شرکتکنندگان قرار میداد. در آزمایش تست کور، شرکتکنندگان محصولات پپسی را انتخاب میکردند، اما در حالت عادی همواره محصولات کوکاکولا انتخاب میشدند. درواقع بستهبندی، رنگ و تبلیغات کوکاکولا در شرایط عادی شرکت پیروز را مشخص میکرد و نه کیفیت یا طعم نوشابههای این کمپانی! اینجا بود که مفهوم هویت کسبوکار بسیار بیشتر از گذشته اهمیت پیدا کرد.
کسبوکارهای ایرانی
بسیاری از کسبوکارهای ایرانی توانستهاند با تحقیقات بازار و همچنین استفاده از متخصصان بازاریابی، هویتی تاثیرگذار و بهیادماندنی برای خود ایجاد کنند. در ادامه موفقترین کسبوکارهای ایرانی در این حوزه را بررسی میکنیم:
هویت برند ایرانسل: زمانی که در اوایل دهه 80 این شرکت فعالیت خود را آغاز کرد، هیچ شرکت دیگری در حوزه مخابرات در ایران فعال نبود. ایرانسل از ابتدا با انتخاب رنگ و لحن مناسب توانست هویتی منحصربهفرد برای خود ایجاد کند. رنگ زرد و تبلیغاتی که تنها در آنها جوانان دیده میشدند، کاملا مشخص میکردند که ایرانسل قرار است چه مشتریانی داشته باشد. جوانانی که توان پرداخت هزینه سیمکارتهای ثابت را نداشتند و میخواستند یک سیمکارت ارزانقیمت خریداری کنند
هویت برند تپسی: تپسی بهعنوان یکی از موفقترین استارتاپهای ایرانی، هویتی فوقالعاده تاثیرگذار دارد. برای مثال در لوگوی این کسبوکار میتوانید رنگ نارنجی را مشاهده کنید که نشاندهنده اشتیاق و خلاقیت است. این نشان تجاری بهصورت کاملا مینیمال و مطابق با ترندهای روز در حوزه دیجیتال مارکتینگ پیادهسازی شده است
هویت برند دیجی کالا: دیجی کالا از آن دسته کسبوکارهایی است که هویت خود را با استفاده از استراتژیهای بازاریابی و ارائه خدمات منحصربهفرد تعریف میکند. باید اشاره کرد که بسیاری از کسبوکارها به دلیل اولین بودن، هویت منحصربهفرد و به یادماندنی دارند. دیجی کالا را نیز میتوان اولین و بزرگترین فروشگاه آنلاین ایرانی دانست که بسیاری از ایرانیان را با دنیای فروشگاههای اینترنتی آشنا کرد
هویت برند دیوار: دیوار نیز از کسبوکارهایی است که با انتخاب صحیح تمام المانهای بصری و دیگر عناصر، توانست هویتی تاثرگذار برای خود ایجاد کند. استراتژیهای بازاریابی این کسبوکار نیز اثرگذاری مفیدی روی موفقیت دیوار داشتهاند
هویت برند کاله: این کمپانی ایرانی با تمرکز ویژه روی هویت محصول و انواع المانهای بصری توانسته است بهعنوان کسبوکاری پیشرو و خاص در صنعت مواد غذایی ظاهر شود
هویت برند مک دونالد
در بسیاری از کشورهای جهان، زمانی که نام فستفود، برگر و رستوران زنجیرهای آورده میشود، ذهن مشتریان بهصورت ناخودآگاه به سمت مکدونالد میروند. این کسبوکار تمام المانهای بصری خود مانند لوگو، لباس کارکنان، معماری شعبهها، طراحی منو و حتی بستهبندی غذاها را مطابق با ارزشهای خود یکسانسازی کرده است.
برای مثال سادگی و جسور بودن آرم این کمپانی باعث شده است که به خاطر سپردن آن بسیار آسان باشد. همچنین مکدونالد در تمام کشورها با همین نشان تجاری فعالیت میکند. از دیگر دلایل موفقیت مکدونالد در این زمینه، ثبات منوی غذایی آن است. شما در هر شهر یا کشوری میتوانید محصولات مکدونالد را با کیفیت و ظاهر یکسان سفارش دهید. همچنین مشتریان با مراجعه به مکدونالد، دقیقا میدانند که چه انتظاری دارند و به همین خاطر اعتماد بالایی نسبت به این کمپانی دارند.
هویت برند اپل؛ نقشه راهی برای بازاریابی مدرن
نام اپل بهتنهایی هویتی در حوزه کمپانیهای هایتک بهشمار میآید و یادآور دهها محصول و فناوری نوآورانه است. درواقع این کمپانی روش زندگی، کار و حتی گوش دادن به موسیقی تمام مردم جهان را تغییر داده است. صاحبان این کمپانی همواره روی ارزشهایی مانند نوآوری و برتری بر کیفیت و محصولات کاربر – محور متمرکز بودهاند و به همین خاطر توانستهاند مشتریان بسیاری را به خود وفادار کنند. تقریبا تمام محصولات جدید اپل در همان روز عرضه به بازار رکوردهای فروش را جابهجا میکنند که این امر نشاندهنده اعتماد بالای مشتریان به این کمپانی است.
یکی از مواردی که در هویت این کمپانی بهشدت قابل توجه است، ثبات در تولید محصولات با کیفیت است. استفاده از تمام محصولات این کمپانی حسی مشابه دارد و به همین خاطر شما بعد از وارد شدن به حلقه مشتریان اپل، تا ابد به این کمپانی وفادار خواهید ماند.
هویت برند کوکاکولا
موفقیت یک کسبوکار در معرفی خود به مشتریان و مخاطبین هدف چه زمانی مشخص میشود؟ برای پاسخ به این سوال باید به سراغ فعالیت کوکاکولا در حوزه خلق هویت برویم. امکان ندارد که افراد با شنیدن نام نوشابه در تمام کشورهای جهان به یاد کوکاکولا نیفتند! در تمام حوزههای بصری از تبلیغات ویدیویی گرفته تا بیبلوردهای تبلیغاتی، این کمپانی همواره هویت خود را به شکل اصولی به مشتریان معرفی کرده است. رنگ قرمز، لوگوی منحصربهفرد و دوستداشتنی، ثبات در تولید محصول و موارد دیگر را میتوان در هویت این کمپانی آمریکایی مشاهده کرد.
یک نکته بسیار مهم در مورد معرفی این کمپانی در تبلیغات، مفهوم سهیم شدن یا دوستی است. تقریبا در تمام تبلیغات این کمپانی، افراد در جمعهای دوستانه یا خانوادگی نوشابههای کوکاکولا مینوشند. دقیقا همان چیزی که کوکاکولا ارائه میدهد و مشتریان به آن نیاز دارند!
انواع مدلهای هویت برند کدام هستند؟
هویت برند بهعنوان یک مفهوم مهم در هر سازمان، میتواند مدلهای مختلفی داشته باشد که چارچوب و یا استراتژی آن را مشخص میکنند. این مدلها به شرکتها کمک میکنند تا داراییهای سازمان خود را به شکل مناسب توسعه دهند و تصویر خود را در بازارهای رقابتی بهخوبی تثبیت کنند. یک مدل هویت شرکت بیان میکند که چگونه تصویر یک شرکت باید به مخاطبان هدف ارائه شود و همچنین دستورالعملهایی را برای تمام عناصر شرکت ارائه میدهد. باید اشاره کرد که به دلیل اهمیت هویت شرکت، شما باید مدلی را انتخاب کنید که قدرت کافی برای هدایت کسبوکار شما در هر زمینه داشته باشد. در ادامه با مشهورترین مدلها در این زمینه آشنا میشویم.
مدل آکر
یکی از مشهورترین مدلهای هویت برند که بسیاری از کسبوکارهای بزرگ از آن استفاده میکنند، مدل آکر است. این مدل در سال 1996 توسط دیوید آکر معرفی شد و بهسرعت توانست به یکی از محبوبترین مدلها در این زمینه تبدیل شود. چرا که میتوانست مفاهیم کلیدی هر شرکت را به مخاطبین هدف ارائه دهد. این مدل 4 مولفه اصلی دارد که هر یک از آنها بهتنهایی از اهمیت بالایی برخوردار هستند.
مولفههای اصلی مدل آکر عبارتاند از:
- تداعی برند: کسبوکارها باید میان هویت خود و محصولات یا خدماتشان یک همخوانی مناسب داشته باشند. در نتیجه این امر، مشتریان با استفاده از خدمات یا خرید محصولات کسبوکار، پایبندی بیشتر به آن خواهند داشت و بهصورت ارگانیک کسبوکار مورد نظر را تبلیغ میکنند
- کیفیت درکشده: کسبوکارها باید مشتریان خود را متقاعد کنند که محصولات و خدمات آنها کیفیت بالایی دارد و میتواند نیازهای آنها را بهخوبی برطرف کند. این فرایند در مدل آکر با مولفه کیفیت درکشده تعریف میشود
- وفاداری: وفاداری یکی از مولفههای مهم در بازاریابی است که در مدل آکر نیز نقشی کلیدی دارد. این مولفه پیوند میان مشتری و یک کسبوکار را بیان میکند. برای بهبود وفاداری، کسبوکارها باید با مشتریان خود روابطی طولانی و مستمر ایجاد کنند. همچنین عرضه محصولات یا خدمات باکیفیت و در نظر گرفتن پشتیبانی قدرتمند نیز میتواند وفاداری مشتریان را بهبود ببخشد
- آگاهی: یکی از مولفههای مهم مدل آکر که در آن باید نمادها، شعارها و بهطور کلی ویژگیهای یک سازمان با استفاده از انواع ابزارها مانند تبلیغات و بازاریابی به مخاطبین ارائه شود
مدل کاپفرر
شش جنبه شخصیت، فیزیک، تصویر، بازتاب، رابطه و فرهنگ یک کسبوکار در مدل هویت برند کاپفرر بررسی میشوند. کاربرد اصلی این مدل برای کسبوکارها این است که با استفاده از آن میتوانند تصوری شفاف و صریح از خود برای مخاطبین هدف ارائه دهند.
مدل آرنولد
یکی دیگر از مدلهای هویت برند، مدل آرنولد است که محبوبیت بالایی دارد. از این مدل برای تعریف دقیق هویت یک کسبوکار استفاده میشود. درواقع در این مدل باید از المانها، ویژگیها و صفاتی که میتوانند یک کسبوکار را از رقبای آن تمایز دهند، استفاده شود. عناصری مانند شعار، لوگو و موارد مشابه در این مدل قرار میگیرند و باید با یکدیگر همخوانی داشته باشند. هدف نهایی این مدل، ایجاد ارتباط ویژه با مشتریان و همچنین افزایش اعتماد آنها نسبت به کسبوکار است.
خلق هویت برند خود را به محتوانت بسپارید
قطعا طراحی هویت سازمانی برند برای تمام کسبوکارهایی که میخواهند در دریای پرتلاطم جایگاهی مستحکم داشته باشند، یک ضرورت است. اما خلق این مفهوم صرفا داشتن یک لوگوی ساده یا انتخاب نام کسبوکار نیست، بلکه باید ظرافت زیادی در این حوزه در نظر گرفت. به همین خاطر استفاده از خدمات یک مجموعه متخصص در این زمینه اهمیت زیادی دارد. شما میتوانید ساخت سند هویت برند خود را از صفر تا صد به متخصصان مجموعه محتوانت بسپارید. ما به شما کمک میکنیم تا مطابق با ارزشها، مخاطبین هدف و رقبای کسبوکارتان، موثرترین و منحصربهفردترین هویت را خلق کنید. برای دریافت اطلاعات بیشتر، تنها کافی است تا با کارشناسان ما در محتوانت تماس بگیرید یا وقت بگذارید و مطالب تخصصی ما را در آکادمی برندسازی مطالعه کنید.
سوالات متداول
عناصر هویت کسبوکار چه مواردی هستند؟
از جمله مهمترین عناصر این مفهوم میتوان به لوگو، رنگ (پالت رنگی)، لحن، تایپوگرافی و نام کسبوکار اشاره کرد.
مهمترین مدل های هویت کسبوکار کدام هستند؟
از جمله مهمترین مدلهای این مفهوم میتوان به مدل آکر، کاپفرر و برمان اشاره کرد.
مثال هویت برند برای چند کسبوکار موفق چیست؟
کسبوکارهایی مانند ردبول، استارباکس، کوکاکولا، اپل، مکدونالد در این حوزه بسیار موفق هستند. از کسبوکارهای ایرانی موفق در این زمینه نیز میتوان به کاله، دیجی کالا، اسنپ، تپسی و دیوار اشاره کرد.